پرش به مطلب اصلی
آرش شاه‌حسینی
آرش شاه‌حسینی
کارشناسی ۱۴۰۲

در تار و پود فناوری

بعضی تغییرها آن‌قدر آرام رخ می‌دهند که حتی صدای پایشان را هم نمی‌شنویم. فناوری یکی از آن‌هاست؛ ابزاری که آرام و بی‌صدا شکل انسان را از درون دگرگون می‌کند. ما فناوری را تنها ابزاری برای انجام کار می‌بینیم و از پیامدهای عمیق‌تر آن غافل می‌شویم. این همان خطای شناختی (یا دیدن یک جنبه از واقعیت) است که اجازه نمی‌دهد عصر حاضر را صرفاً دوران پیشرفت فناوری بنامیم چرا که آن‌چه رخ می‌دهد، یک دگرگونی بنیادین در درک ما از انسان بودن است.

فناوری‌های نوین، از شبکه‌های داده‌ای تا سیستم‌های خودکار و ابزارهای هوشمند، دیگر فقط وسیله‌هایی بیرونی نیستند، آن‌ها مانند لایه‌ای نامرئی در زندگی روزمرهٔ ما رخنه کرده‌اند و نکتۀ قابل‌توجه این‌جاست که ما انسان‌ها آگاهانه و با انتخابی روشن به سمت یکی شدن با فناوری حرکت نمی‌کنیم! بلکه آهسته، تدریجی و بی‌صدا در این مسیر پیش می‌رویم. دیگر صرفاً کاربر ابزارها نیستیم بلکه خود، بخشی از معماری این سیستم‌ها شده‌ایم.

اولین و ملموس‌ترین قربانی این تغییر، حافظۀ ماست. وقتی موتورهای جست‌‌و‌جو در کسری از ثانیه، انبوهی از اطلاعات را پیش روی ما می‌گذارند، انگیزه‌ای برای به خاطر سپردن جزئیات باقی نمی‌ماند. این همان حافظۀ برون‌‌سپاری‌شده است که مرزهای دانایی را تحت تأثیر قرار می‌دهد. ادراک ما نیز دگرگون شده‌است. شبکه‌های اجتماعی نسخه‌ای از جهان را به ما نشان می‌دهند که توسط الگوریتم‌ها فیلتر و بازآرایی شده‌است. آن‌چه می‌بینیم، دیگر تجربه‌ای مستقیم از واقعیت نیست؛ بلکه محصول انتخاب‌هایی‌ست که ماشین‌ها برای ما انجام داده‌اند. حتی ارادۀ ما؛ بیش از هر زمان، به واکنش‌های شرطی وابسته شده‌است. یک اعلان یا لرزش گوشی کافی است تا تمرکز و تصمیم‌مان تغییر کند. اراده، از یک توانایی مستقل، به واکنشی وابسته به اعلان‌ها تقلیل یافته است. آمارها نیز این روند را تأیید می‌کنند: دامنۀ توجه انسان امروز به کمتر از ۸ ثانیه رسیده‌است! یعنی کمتر از یک ماهی قرمز. در شهرها، ۸۹ درصد مردم بدون نقشه‌های دیجیتال مسیر خود را پیدا نمی‌کنند. پژوهش‌ها نشان می‌دهد که ظرفیت حافظۀ رویدادی ما در یک دهۀ گذشته ۴۰ درصد کاهش یافته‌است. این فقط یک تغییر کوچک نیست؛ نشانۀ یک بحران عمیق‌تر است.

حالا بیاییم یک بازبینی مجدد کنیم؛ آیا این مسیر، مسیر تکامل انسان است یا ساختن نسخه‌ای ناقص از بشر؟ احتمالات پیش روی ما موارد زیر را بیان می‌کند و خالی از لطف نیست اگر بگوییم همین حالا هم دچارشان شده‌ایم:

  • بهینه‌سازی مخرب: بهره‌وری افزایش می‌یابد، اما احساسات، شک، شهود و خطا که بخش جدایی ‌ناپذیر انسان هستند، کم ‌رنگ می‌شوند.
  • توهم انتخاب: ما تصور می‌کنیم آزادانه تصمیم می‌گیریم، اما چارچوب‌های الگوریتمی از پیش، مسیرها را تعیین کرده‌اند. حتی مصارف، روابط و اعتراض‌ها نیز در محدوده‌ای کنترل‌شده شکل می‌گیرند.

تمام این‌ها را گفتیم تا بگوییم: پیشرفت فناوری، اگر با بازاندیشی در ما همراه نباشد، نه ما را به آینده‌‌ای روشن‌تر می‌برد و نه ما را به انسان‌هایی کامل‌تر تبدیل می‌کند؛ بلکه آرام و بی‌صدا، جوهرۀ ما را می‌گیرد و فقط پوسته‌ای از «انسان» باقی می‌گذارد.

همانند گذشته این شماره از بایت نیز تلاش می‌کند جنبه‌های مختلفی از فناوری و چالش‌های پیش روی آن را به تصویر بکشد و با همراهی شما در میان تار و پود فناوری قدم بگذارد.