در پیش گرفتن مسیر کار و صنعت
دوران کارشناسی از بهترین فرصتها برای کسب تجارب گوناگون و شناخت علایق و مسیر آیندهٔ حرفهای بهشمار میآید. یکی از ارزشمندترین این تجربهها، تجربهٔ کار در صنعت است. دانشجویان مهندسی کامپیوتر در این زمینه نسبت به اکثر رشتهها برتری دارند، زیرا مسیر ورود به صنعت برای آنها هموارتر است و پیشنیازیهای کمتری نسبت به باقی رشتهها دارد.
دانشگاه در مسیر صنعت
این دوران یکی از بهترین فرصتها برای تجربه کردن دنیای واقعی کار و شناخت مسیر آیندهٔ شغلی است. بعد از گذراندن درسهایی مثل «مبانی برنامهسازی» و «برنامهسازی پیشرفته»، بیشتر دانشجوها مهارتهای لازم برای شروع کار در شرکتهای فناوری را بهدست میآورند. معمولاً سه مسیر اصلی برای ورود به صنعت در دوران تحصیل وجود دارد:
- کارآموزی تابستانه: خیلی از شرکتها هر سال در تابستان برنامههای کارآموزی مشخصی برگزار میکنند. با شرکت در این دورهها میتوان حدود سه ماه در یک محیط کاری واقعی فعالیت کرد، با پروژههای واقعی سروکار داشت و با فضای صنعت از نزدیک آشنا شد.
- کار پارهوقت: مسیر بعدی، کار پارهوقت است. در این حالت، در کنار درسها، دانشجو بهصورت نیمهوقت در یک شرکت مشغول به کار میشود. البته چون این کار زمان و انرژی زیادی میخواهد، معمولاً دانشجوها برای حفظ تعادل بین درس و کار، تعداد واحدهای درسی هر ترم را کمتر میکنند و ممکن است مدت تحصیلشان از چهار سال به پنج یا شش سال برسد.
- برنامهٔ کوآپCo-op (کار و آموزش پایدار): برنامهٔ «کوآپ» که با الهام از طرح مشابه در دانشگاه واترلوی کانادا، از سال ۱۳۹۸ در حال اجراست، یکی از جذابترین راهها برای تجربهٔ واقعی کار در صنعت است. در این برنامه، دانشجو میتواند در مجموع ۱۴ ماه بهصورت تماموقت و همزمان با تحصیل، در شرکتهایی که مورد تأیید دانشکده هستند، کار کند. معمولاً این دورهها در دو بازهٔ هفتماهه (ترم چهارم و تابستان بعد از آن و ترم هفتم و تابستان قبل از آن) برگزار میشوند. در این مدت، فرصتی بهوجود میآید تا بهطور جدی درگیر پروژههای واقعی شد و تجربهای ارزشمند از دنیای حرفهای بهدست آورد.
مزیتهای برنامهٔ کوآپ نسبت به مسیرهای دیگر
برنامهٔ کوآپ چند ویژگی مهم دارد که آن را از مسیرهای دیگر ورود به صنعت متمایز میکند:
- همکاری مستقیم شرکتها با دانشگاه: شرکتهایی که در برنامهٔ کوآپ حضور دارند، با دانشگاه قرارداد رسمی میبندند. به همین دلیل، آنها واقعاً به حضور دانشجوها نیاز دارند و استخدام شما برایشان سودمند است، و نه صرفاً یک کار داوطلبانه یا کوتاهمدت.
- رویکرد آموزشی و یادگیریمحور شرکتها: این شرکتها فضای دانشگاهی را میشناسند و انتظار ندارند دانشجو از همان ابتدا فردی باتجربه و «ریشسفید» باشد! برعکس، آنها دانشجو را به چشم سرمایهای برای آینده میبینند و بیشتر به دنبال جذب افرادی هستند که انگیزهٔ یادگیری و پیشرفت دارند.
- پشتیبانی و نظارت دانشگاه: وقتی دانشجو در قالب برنامهٔ کوآپ در شرکتی مشغول به کار میشود، دانشگاه عملکرد او و شرکت را زیر نظر دارد. اگر مشکلی پیش بیاید یا شرکت وظایفش را بهدرستی انجام ندهد، دانشگاه موضوع را پیگیری میکند تا از کیفیت تجربهٔ کاری مطمئن شود.
دانشگاه در برابر صنعت
یکی از پرسشهایی که ذهن بسیاری از دانشجویان را از آغاز تا پایان دوران تحصیل درگیر میکند، دوراهی میان دانشگاه و صنعت است. در نگاه اول، به نظر میرسد این دو در برابر هم قرار دارند؛ انگار باید یکی را انتخاب کرد و دیگری را کنار گذاشت. اما واقعیت دنیای امروز چیز دیگری است: دانشگاه و صنعت رقیب نیستند، بلکه مکمل یکدیگرند.
بدون صنعتی که بتوان در آن از میوهٔ پژوهشهای علمی بهره برد، دانشگاه معنای خود را از دست میدهد و بدون دانشگاهی که موتور نوآوری و تولید دانش باشد، صنعت هم درجا میزند. به همین دلیل، برای پویایی هر دو حوزه، ارتباط و درک متقابل میان آنها حیاتی است.
افراد فعال در صنعت اگر پیشزمینهٔ دانشگاهی و نگاه پژوهشمحور داشته باشند، میتوانند محصولات و خدمات خود را با رویکردی نوآورانه و مبتنی بر بهبود مستمر توسعه دهند. در مقابل، پژوهشگران و استادان دانشگاهی نیز اگر شناخت درستی از نیازها و چالشهای صنعت داشته باشند، میتوانند پژوهشهای خود را در مسیر حل مسائل واقعی و اثرگذار هدایت کنند.
در مقیاس فردی، ورود دانشجو به محیطهای صنعتی، چه از طریق کارآموزی و چه همکاری حرفهای، فرصت ارزشمندی برای لمس چالشهای واقعی دنیای فناوری فراهم میکند. این تجربه به او کمک میکند تا مسیر تحصیلی و پژوهشیاش را آگاهانهتر انتخاب کند و بهتر بداند که در آینده، ترجیح میدهد تمرکزش بر کار علمی و دانشگاهی باشد یا فعالیتهای کاربردی و صنعتی.
در نهایت، هیچکس نمیتواند مسیری کاملاً دانشگاهی یا کاملاً صنعتی را در پیش بگیرد. دنیای واقعی ترکیبی از هر دو است. حتی در صنعت، گاهی باید «عینک دانشگاهی» به چشم داشت و بهدنبال نوآوری و بهبود بود؛ و در دانشگاه نیز باید «نگاه صنعتی» داشت تا پژوهشها از دل واقعیتهای روز بیرون بیایند.
دانشگاه در کنار صنعت
اگر به ترندهای روز دنیای فناوری نگاه کنیم، مرز میان دانشگاه و صنعت بیش از هر زمان دیگری کمرنگ شده است. شرکتهای بزرگی مانند گوگل، مایکروسافت و متا، در دل خود آزمایشگاههای پژوهشی دارند که ساختار و مأموریتشان شبیه دانشگاههاست؛ جایی که پژوهشگران روی موضوعاتی کار میکنند که شاید تا سالها وارد محصولات تجاری نشوند، اما مسیر نوآوری آینده را شکل میدهند. از سوی دیگر، همین شرکتها از پژوهشهای دانشگاهی نیز حمایت مالی میکنند و با دانشگاهها در پروژههای مشترک همکاری دارند. این تعامل باعث میشود تا پژوهشها سریعتر به محصول تبدیل شوند و صنعت نیز از دل پژوهشهای دانشگاهی آیندهٔ فناوری را بسازد. در واقع، بسیاری از استارتاپهای موفق نیز دقیقاً از همین نقطهٔ تلاقی شکل گرفتهاند؛ جایی که ایدهای دانشگاهی، در برخورد با چالشها و نیازهای صنعت، به محصولی واقعی و کسبوکاری پایدار تبدیل شدهاست. شرکتهایی مانند گوگل، دیپمایند، اوپنایآی و انویدیا هم ریشههایی عمیق در پژوهشهای دانشگاهی دارند و نشان دادهاند که بهترین نوآوریها زمانی اتفاق میافتد که دانشگاه و صنعت در کنار هم حرکت کنند.
